Insightcast AI
Home
© 2025 All rights reserved
Impressum

انجیل یوحنا - ۳۹

پیام محبت XX

--:--
--:--

Full Transcription:

[0] PYM JBZ توکل دارد و خداوند اعتماد او باشد او مثل درخت نشانده بر کنار آب خواهد بود که ریشه های خیش را به سوی نهر پهن می کند و چون گرما بیاید نخواهد ترسید و برگش شاداب خواهد ماند و در خوشک سالی نگرانی نخواهد داشت و از آوردن میوه باز نخواهد ماند آیا به خدایی که خود را به طور کامل در ایسای مسیح ظاهر نموده توکل دارید؟

[1] از همه شما دوستان مسیحی و غیر مسیحی دوت میکنیم با دقت به این سری از برنامه ها گوشتهید انجیل یوهننا فصل دوازده هم شش روز قبل از اید فصل ایسا به بیت امیا محل زندگی ایل آزر یعنی همان کسی که او را پس از مردن زنده کرده بود آمد.

[2] آنها درانجا برای او شامی تهیه دیدند.

[3] مرتا خدمت می کرد و ایل آزر با مهمانان پهلوی ایسا بر سر صفره نشست.

[4] پیمانه ای از عطر بسیار گرامبه ها که روغن سنبول خالص بود آورد و بر پاهای ایسا ریخت و با گیسوان خود آنها را خوش کرد به طوری که آن خانه از بوی عطر پر شد در این وقت یهودای اسخریوتی پسر شمعون که یکی از هفواریون ایسا بود و به زودی او را تسلیم می کرد گفت چرا این عطر به قیمت سی و پنج هزار ریال فروخته نشد تا پول آن به فقرها داده شود او این را از روی دلسوزی برای فقرها نگفت بلکه به این دلیل گفت که خودش مسئول کیسه پول و شخص دزدی بود و از پولی که به او می دادند بر می داشت ایسا گفت با او کاری نداشته باش بگذار آن را تا روزی که مرا دفن می کنند نگه دارد فقرها همیشه در بین شما خواهند بود اما من همیشه با شما نخواهم بود اده زیادی از یهودیان شنیدند که ایسا درانجا است پس آمدند تا نه تنها ایسا بلکه ایل آزر را هم که زنده کرده بود ببینند بنابراین سران کاهنان تصمیم گرفتند که ایل آزر رانیز بکشند زیرا او باعث شده بود بسیاری از یهودیان از رهبران خود روگردان شده به ایسا ایمان آورند فردای آنروز جمعیت بزرگی که برای اید آمده بودند وقتی شنیدند ایسا در راه ارشلیم است شاخه های نخل به دست گرفتند و به استقبال او رفتند.

[5] آنها فریاد می کردند حوشی آنا فرخنده باد پادشاه اسرائیل که به نام خداوند می آید.

[6] ایسا کره اولاقی یافت و بر آن سوار شد.

[7] کنان که کلام خدا می فرماید ای دختر سحیون دیگر نترس اکنون پادشاه تو که بر کره اولاقی سوار است می آید در ابتدا مقصود این چیزها برای شاگردان روشن نبود اما پس از آن که ایسا به جلال رسید آنها بیاد آوردند که این چیزها در باره او نوشته شده بود و همانطور هم آنها برای او انجام داده بودند موقعی که ایسا ایل آزر را صدا زد و زنده از قبر بیرون آورد اده زیادی حضور داشتند آنها آنچرا که دیده و شنیده بودند نقل کردند به این دلیل آن جمعیت بزرگ به استقبال ایسا آمدند زیرا شنیده بودند که ایسا این معجزه را انجام داده بود فریسیان به یک دیگر گفتند نمی بینید که هیچ کاری از شما ساخته نیست تمام دنیا به دنبال او رفته است آیه یک و دو شش روز قبل از اید فس ایسا به بیت انیا محل زندگی ایلازر یعنی همان کسی که او را پس از مردن زنده کرده بود آمد آنها درانجا برای او شامی تهیه دیدند مرتا خدمت می کرد و ایل آزر با مهمانان پهلوی ایسا بر سر صفره نشست شش روز پیش از شروع اید فس ایسا به بیت انیا آمد اید فس یکی از اعیاد بزرگ یهود بود یهودیان آن را به یاد بیرون رفتن اجداد خود از زمین مصر نگاه می داشتند دهکده بیت اینیا کمتر از نیم فرسنگ از ارشالیم فاصله داشت ایل آزر با دو خوهر خود مریم و مرتا درانجا زندگی می کردند ایل آزر همان کسی بود که ایسا او را پس از مردن زنده کرد ایسا با آن که می دانست رؤسای قوم می خواستن او را بکشند به بیت انیا آمد در آنجا شامی برای ایسا تحیه دیدند و تا آنجا که می دانیم این مهمانی در منزل شمعون جزامی برگذار شد شاید شمعون یکی از بیمارانی باشد که ایسا او را شفا بخشیده بود به هر حال مهمانی در منزل این شخص برپا بود و شاگردان ایسا هم در آنجا مرتا خدمت می کرد و ایل آزر با مهمانان پهلوی ایسا بر سر صفر نشست آیه سه و چهار آنگاه مریم پیمانه ای از عطر بسیار گرامبه ها که روغن سنبول خالص بود آورد و بر پاهای ایسا ریخت و با گیسوان خود آنها را خوش کرد به طوری که آن خانه از بوی عطر پر شد در این وقت یهودای اسخریوتی پسر شمعون که یکی از حواریون ایسا بود و به زودی او را تسلیم می کرد گفت مریم به خاطر حقشناسی و نشان دادن میزان محبت خود عطر گرامبه هایی را بر پاهای ایسا ریخت و با گیسوان خود آنها را خوش کرد قیمت این عطر حدودن معادل مزد یک سال یک کارگر بود ایسا برادر مریم را که چهار روز از موقع دفت کردنش گذشته بود زنده کرد و این زن با انجام این کار میخواست از ایسا تشکر کند خداوند را چه عدا کنم برای همه احسانهایی که به من نموده است چون مریم با خلوص نیت این کار را انجام داد مورد قبول خداوند واقع شد اما یهودای اسخریوتی که یکی از دوازده هفواری ایسا بود و خائن از کار در آمد گفت آیه پنج و شش چرا این عطر به قیمت سی و پنج هزار ریال فروخته نشد تا پول آن به فقرها داده شود او این را از روی دلسوزی برای فقرها نگفت بلکه به این دلیل گفت که خودش مسئول کیسه پول و شخص دزدی بود و از پولی که به او می دادند بر می داشت یهودا که قصد داشت ایسا را تسلیم کند با اعتراض به کار مریم بانمود کرد که در فکر فقرها می باشد اما او تظاهر می کرد و فقط در فکر جیب خودش بود او که مسئول کیسه پول بود سهم فقرها را خودش بر می داشت او دوزد بود ولی با ظاهرسازی می خواست خود را دلسوز فقرها نشاندهد آیه هفت و هشت ایسا گفت با او کاری نداشته باش.

[8] بگذار آن را تا روزی که مرا دفن می کنند نگه دارد.

[9] فقرها همیشه در بین شما خواهند بود اما من همیشه با شما نخواهم بود.

[10] مریم اطری را که برای تطفین ایسا اختصاص داده بود برای همین منظور مصرف کرد.

[11] ایسا انگیزه مریم را برای انجام این عمل.

[12] او به ایسا محبت داشت و به همین علت ایسا کار او را تعیید کرد و به یهودا فرمود با او کاری نداشته باش.

[13] فقرها همیشه در بین آنها بودند و میبایست به ایشان کمک میکردند.

[14] اما ایسا به زودی مسلوب میشد و این فرصت برای مریم اهمیت داشت.

[15] تا آیه یازده همه فصل دوازده همه انجیل یوهننا اده زیادی از یهودیان شنیدند که ایسا درانجا است پس آمدند تا نه تنها ایسا بلکه ایل آزر را هم که زنده کرده بود ببینند بنابراین سران کاهنان تصمیم گرفتند که ایل آزر را نیز بکشند زیرا او باعث شده بود بسیاری از یهودیان از رحبران خود روگردان شده به ایسا ایمان آورند خبر ورود ایسا به بهت اینیا در مناطق اطراف پخش شد اده زیادی از مردم برای دیدن ایسا و همینطور ایلازر به آنجا آمدند ایسا در معجزه اخیر خود ایل آزر را پس از مردن زنده کرد و نتیجتن اده بسیاری از رهبران خود روگردان شده به طرف ایسا آمدند.

[16] اما سران کاهنان که از فرقه صدوقیان و منکر رستاخیز مردگان بودند تصمیم گرفتن ایل آزر را هم بکشند.

[17] می توانند روی حقیقت سرپوش بگذارند که اشتباه بزرگی آنها نمی دانستند که کشت شدن ایل آزر نمی توانست جلوی ایمان آوردن مردم را بگیرد تاریخ کلیسا به خوبی نشان می دهد که خون شهده بزر کلیسای مسیح می باشد نور در تاریکی می تابد و تاریکی هرگز بر آن چیره نشده است.

[18] آیه دوازده و سیزده.

[19] فردای آن روز جمعیت بزرگی که برای اید آمده بودند، وقتی شنیدند ایسا در راه ارشالیم است، شاخه های نخل به دست گرفتند و به استقبال او رفتند.

[20] پادشاه اسرائیل که به نام خداوند می آید روز بعد ورود پیروزمندانه ایسا به ارشالیم به وقوع پیبست جمعیت بزرگی که برای اید به ارشالیم آمده بودند وقتی شنیدند ایسا در راه است با شاخه های نخر به استقبال او رفتند آنها با فریاد می گفتند فرخونده باد پادشاه اسرائیل که به نام خداوند می آید.

[21] لغت حوشیانا واجه ابرانی است که یعنی نجات همکنون.

[22] آنها مایل بودند.

[23] ایسا بر تخت داود بنشیند و به سمت پادشاه در ارشالیم سلطنت کند.

[24] اما ایسا که به معنی نجات دهنده می باشد.

[25] قصد داشت اراده پدر آسمانی خود را به جا آورد و با رفتن بر روی سلیب نجات را برای جهانیان فراهم کند پدر تو را بخشید به جهان تولد یافتیدن هر به ما برخود گرفتی جسم انسان ایسا تو گشتید چون من تحقیر گشت و PYM JBZ آیه چهارده و پونزده ایسا کره اولاغی یافت و بر آن سوار شد چنان که کلام خدا می فرماید ای دختر سهیون دیگر نترس اکنون پادشاه تو که بر کره اولاغی سوار است می آید ورود ایسا به ارشالیم در کتاب زکریا نبی و در حدود سال پانسد قبل از میلاد پیشگویی شده بود.

[26] سحیون یکی از تپه هاییست که شهر ارشالیم بر روی آنها بنا شده و دختر سحیون برای اشاره به مجموع ساکنین شهر ارشالیم می باشد.

[27] ایسا برای وارد شدن به شهر ارشالیم بر کره اولاغی سوار شد.

[28] به این ترتیب پیشگوی کتاب مقدس تحقق یافت او مسیح معود و سرور سلح بود او به جهان نیامده بود که بجنگت و سلطنتی دنیاوی برقرار کند بلکه آمده بود تا آرامش را به انسان گناهکار عطا فرماید آیه شونزده در ابتدا مقصود این چیزها برای شاگردان روشن نبود، اما پس از آن که ایسا به جلال رسید، آنها به یاد آوردند که این چیزها در باره او نوشته شده بود و همانطور هم آنها برای او انجام داده بودند.

[29] در ابتدا شاگردان، مقصود از کارهایی را که دران روز به انجام رسید، به خوبی متوجه نشدند.

[30] اما پس از مرگ و رستاخیز ایسا به یاد آوردند که همه چیز همانطور که پیشگویی شده بود به انجام رسید آیه هفته، هجده و نوزده موقعی که ایسا ایل آزر را صدا زد و زنده از قبر بیرون آورد اده زیادی حضور داشتند آنها آنچرا که دیده و شنیده بودند نقل کردند به این دلیل آن جمعیت بزرگ به استقبال ایسا آمدند زیرا شنیده بودند که ایسا این معجزه را انجام داده بود فریسیان به یک دیگر گفتند نمی بینید که هیچ کاری از شما ساخته نیست تمام دنیا به دنبال او رفته است علت این که آن جمعیت بزرگ از ارشالیم به پیشواز ایسا رفتند، این بود که آنها خبر معجزه اخیر ایسا رو شنیده بودند.

[31] وقتی ایسا ایل آزر را بعد از مردن زنده نمود، ادده زیادی در آنجا حضور داشتند.

[32] انتشار یافت فریسیان که برای دستگیر نمودن ایسا با سران کاهنان متحد شده بودند وقتی استقبال مردم را دیدند خشمگین گشتند آنها یک دیگر را مقصر دانسته و گفتند نمی بینید که هیچ کاری از شما ساخته نیست تمام دنیا به دنبال او رفته است دنیایی که به قول فریسیان در آن روز به دنبال ایسا رفته بود البته دنیا کوچکی بود آنها نمی دانستند که روزی انجیل خداوند به بیش از هزار و شش ست زبان مختلف جهان ترجمه و منتشر خواهد شد و مجده نجات به دورترین نقاط عالم خواهد رسید شنبنده گرامی یقینا روزی خواهد آمد تا به نام ایسا هر زانوی خم شود پس خوشا به حال کسانی که در طول عمر خود در برابر او به زانو در آیند و او را به عنوان نجات دهنده خود بپذیرند کلام خدا می فرماید زیرا اگر با لبان خود اعتراف کنی که ایسا خداوند است و در قلب خود ایمان آوری که خدا او را پس از مرگ زنده ساخت نجات خواهی آفد امروز به او ایمان آور زیرا فردا شاید دیر باشد در برنامه بعد تفسیر آیات فصل دوازده هم انجیل یوهننا رو ادامه خواهیم داد