Insightcast AI
Home
© 2025 All rights reserved
Impressum

دورۀ شاگرد‌سازی - ۱۵۹

دورۀ شاگردسازی XX

--:--
--:--

Full Transcription:

[0] برنامه دوره شاگتسازی از رادیو خوش آمدید.

[1] با کمک این مجموعه آموزشی فرصت خواهید داشت تا کتاب مقدس را بشناسید.

[2] در حالی که به این برنامه گوش می کنید در دفترچه خود یادداشت بردارید و یا برنامه را زفت کنید هفته گذشته نحوه به وجود آمدن کتاب خروج ویژگی های آن از لحاظ تاریخی تقسیموندی آن به دو قسمت اصلی و محتوی آن را یاد گرفتیم امروز پیغام های اصلی موجود در کتاب خروج را یاد خواهیم گرفتیم نکته پنج پیغام های اصلی کتاب خروج به طور کلی کتاب خروج مکاشفه ای از طرف خداست.

[3] هدف و موضوع خروج فرزند خاندگی یا پذیرش اسرائیل به عنوان قوم خداست.

[4] این کتاب رحایی یا نجات اسرائیل را از خانه بندگی و تجدید احتفیض خدا را با آنها به صورت ملی شهر می دهد.

[5] اول کتاب خروج نجات از خانه بندگی را تعلیم می دهد به خصوص بخش نخست خروج شهر می دهد که خدا چگونه قوم خود را از خانه بندگی یعنی مصر نجات می دهد خروج سه حقیقت مهم را در مورد نجات تعلیم می دهد خدا مردم را از بندگی گناه نجات می دهد خدا با پایین آمدن به نزد مردم روی زمین و با عبور از بالای خانه هایی که نشانه خون را برخ خود دارند آنها را نجات می دهد.

[6] 1.

[7] خدا مردم را از بندگی گناه نجات می دهد.

[8] کتاب پیدایش مربوط به گناه انسان با وجود شرایط عالی بهشت است.

[9] و مربوط است به گناه انسان در هنگامی که دنیا هنوز واحد بوده و تمام مردم یک فرهنگ و یک زبان و تجارت و تکنولوژی واحد و روبه پیشرفتی داشتن و خطای انسان را حتی بعد از توفان که خدا به آنها شروعی تازه بخشی نقل می کند و حتی اشتباه او را وقتی که ظاهرن متعلق به قوم عهد خدا یعنی نسل ابراهیم بود نقل می کند پیدایش در تمام شرایط گناه انسان را شرح می دهد در حالی که کتاب پیدایش شرح گناه انسان است کتاب خروج شرح رحایی یا نجات خدا است.

[10] نجات از چی؟

[11] خانه مصر کشوری بود که در آنها بطهای مکروه پرستیده می شد و این بزرگترین گناه در نظر خدای زنده بود.

[12] به علاوه خانه مصر کشوری بود که مردم را قلام خود می ساخت.

[13] خانه مثل نمونه یا سمبولی است از گناه.

[14] گناه یعنی استقلال از خدای کتاب مقدس یعنی خدای زنده و خدمت کردن بطهای مرده یا حتی خودتان به عنوان یک بط است.

[15] وقتی در گناه زندگی می کنید گناه شما را غلام خود می کند.

[16] شما نمی توانید خودتان را از دست گناه آزاد کنید.

[17] ایسای مسیح می گوید هر که گناه می کند اسیر و برده یه کتاب خروج شرح نجات خدا از خانه گناه و بندگی گناه است.

[18] دو خدا با پایین آمدن بر روی زمین مردم را نجات می دهد.

[19] در خروج فصل 3 آیه 8 خدا به موسا می گوید آمدم تانها را از چنگ مصری ها آزاد کنم و ایشان را از مصر بیرون آورده به سرزمین پهناور و حاصل خیزی که در آن شیر و اصل جاری است ببرم.

[20] خدا به نزد قومش بر روی زمین پایین آمد این قوم او نبود که بالا به نزد خدا رفت بلکه خدا بود که به نزد قوم خود پایین آمد گرچه بسیاری از مردم سعی می کنند که با استفاده از نردبان مذهب و با تلاشهای خود به بالا به طرف خدا سفر کنند اما موفق نخواهند بود کتاب مقدس می گوید خدا ساکن در نوری است که کسی نمی تواند به آن نزدیک شود هیچ کس نمی تواند به نزد خدای رفی بالا برود فقط خود خدا می تواند به نزد انسان بیاید اگر خدا به انسان نزدیک نمی شد هرگز انسان نمی توانست چیزی در مورد خدا بداند اما کتاب مقدس می گوید خدا به نزد انسان پایین آمد او به نزد مردم زمین نزول نمود تا بر تمام مردم زمین آشکار کند که او کیست و قوم خود یعنی کسانی که به او ایمان می آورند نجات بخشد سه خدا با عبور از بالای خانه هایی که نشانه خون را برخود دارند مردم را نجات می بخشد زمانی که خدا برای تنبیه ظالمان نزول نمود به ایمانداران فرمان داد که خون برهی را بیرون از در خانه خود بمالند در خروج فصل دوازده آیه 23 می خانیم آن شب خداوند از سرزمین مصر عبور خواهد کرد تا مسیان را بکشد ولی وقتی خون را روی تیرهای دو طرف در و سر در خانه هایتان ببیند از آنجا می گذرد و به حلاک کننده ها اجازه نمی دهد که وارد خانه هایتان شده شما را بکشد خدا عبور کرده و بعضی را دابری نخواهد کرد وقتی خدا آن خون را می دید از آن خانه عبور می کرد و نخوص زاده آن خانه را نمی کشت این یعنی خدا فقط نزول نکرد تا بعضی مردم را نجات دهد بلکه بعضی را هم دابری کند از آنانی که عبور نکرد دابریشان کرد و از آنانی که عبور کرد نجاتشان داد یعنی خدا فقط وقتی آن خون برده را بردر خانه بنی اسرائیل دید از گناهانشان گذشت سالها بعد در اشاره به ایسای مسیح یهیه نبی گفت نگاه کنید این همان برهی است که خدا فرستاده تا برای آمرزش گناهان تمام مردم دنیا قربانی شود خدای کتاب مقدس فقط وقتی از گناهان شما می گذرد که به ایسای مسیح ایمان بیا برید که مرد و خونش را به خاطر گناهان شما ریخت دوم کتاب خروج تجدید عهد فیض خدا را به صورت ملی تعلیم می دهد خروج به وضوح سه اصل مهم را در ارتباط با عهد خدا با اسرائیل شهر می دهد اساس عهد خدا فیض است شرط عهد خدا ایمانی است که با اطاعت نشان داده می شود هدف عهد خدا جلال دادن خدا با زندگی مقدس است یک اساس عهد خدا فیض خدا است در پیدایش فصلهای دوازده و پونزده و هیفده خدا با ابراهیم عهد می بندد که نسل او چند برابر خواهد شد که نسل او را به سرزمین معود خواهد آورد و تمام قوم های جهان را از طریق یک فرزند ابراهیم برکت خواهد داد خدا این وعده ها را به ابراهیم داد اما نه به دلیل این که او شایستیان بود بلکه فقط به خاطر فیض خود و ابراهیم به خدا ایمان آورد او ایمان آورد که خدا به کلامش عمل خواهد کرد و او قادر است که وعده هایش را به انجام برساند.

[21] ابرانیان فصل یازده آیه ده الاشونزده تعلیم می دهد که ابراهیم و تمام ایمانداران واقعی نمشتاق وطن زمینی بلکه وطن آسمانی خود یعنی ارشالیم جدید هستند که خود خدا میمار و بناکننده آن است.

[22] انجام وعده های ابراهیم، اسحاق و یعقوب را پذیرفتند.

[23] آنها به مسیح معود آینده ایمان داشتند که خدا از طریق او تمام قوم های جهان را برکت خواهد داد.

[24] خدا این عهد را با نسل های ابراهیم، اسحاق و یعقوب تجدید کرد.

[25] در خروج فصل 6 آیه 7 خدا وعده می دهد آنها را قوم خود خواهم ساخت و خدای ایشان خواهم بود.

[26] و آنها خواهندانست که من خداوند خدای ایشان هستم که ایشان را از دست مصریان نجات دادم و در خروج فصل 19 آیه 6 اله 7 وعده داد اما شما برای من ملتی مقدس خواهید بود و چون کاهنان مرا خدمت خواهید کرد خدا این وعده را به اسرائیل داد ولی نه به خاطر شایستگیان ها بلکه فقط به خاطر فیض خود دو شرط عهد خدا ایمانی است که با اطاعت خود را نشان می دهد عهد خدا بدون شرط نیست در خروچ فصل 19 آیه 5 خدا می گوید اگر مطی من باشید و عهد من را نگه دارید از میان همه اقوام شما قوم خاص من خواهید بود ابراهیم به وعده عهد خدا ایمان آورد و خدا او را آدل شمارد و ابراهیم با ایمان از خدا اطاعت کرد اگر اسرائیل واقعا به کلام خدا ایمان می آبرد پس از آن اطاعت می نمود شرط اساسی ایمانی که خود را با اطاعت نشان می دهد هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید تنها شرط نجات است و همین دلیل پولوس بعدها می گوید که خدا به او این کار را سپرد که به همه اقوام اعلام کنیم که او چه لطف عظیمی نموده است تا ایشانیز به ایسای مسیح ایمان آورند و از او اطاعت کنند و انجیل اعلام می شود تا مردم در سراسر جهان به مسیح ایمان بیاورند و از او اطاعت کنند و به همین خاطر است که پتروس رسول می گوید خدا شما را برگذید زیرا روح خدا نیست شما را با خون ایسای مسیح پاک ساخته تا بتوانید طبق خواست مسیح زندگی کنید.

[27] و به همین دلیل است که یعقوب می گوید ایمان او به خدا باعث شد که او از خدا کاملا اطاعت کند.

[28] در واقع ایمان او با اعمال و رفتارش کامل گردید.

[29] 3.

[30] هدف عهد خدا جلال دادن خدا با زندگی مقدس است.

[31] هدف از انتخاب اسرائیل و دعوت اسرائیل به این که قوم خدا باشد این بود که قومی مقدس وجود داشته باشد که خدای کتاب مقدس را در میان تمام قومهای جهان جلال دهد در خروج فصل 19 آیه 4 -6 خدا می گوید شما را برداشته پیش خود آوردم اما شما برای من ملتی مقدس خواهید بود مقدس یعنی جدا شده از گناه و فقط وقف خدا بودن خدا میخواست اسرائیل قومی باشد جدایی از تمام انواع گناه و جدایی از بطهای مصر و کنان او میخواست اسرائیل قومی باشد فقط وقف پرستش و خدمت خدا دلیل انتخاب مردم در عهد جدید و عهد عتیق درست مشاهبه یک دیگر است پولوس رسول میگوید خدا ما را برگذیده است تا در اثر آن فداکاری که مسیح در راه ما کرد از آن او گردیم خدا از همان زمان اراده نمود تا ما را در نظر خود پاک سازد و پتروس رسول می گوید از خدا اطاعت نمایید چون فرزندان او می باشید پس بار دیگر به سوی گناهانی که در گذشته اسیر آنها بودید نروید زیرا آن زمان نمی دانستید چه می کنید به همین جهت در تمام رفتار و کردار خود پاک و مقدس باشید زیرا خداون نیز پاک و مقدس است همان خداوندی که شما را خانده تا فرزند او باشید.

[32] سه وم کتاب خروج تعلیم می دهد که خدا از ابزارهای انسانی برای نجات مردم استفاده می کند.

[33] نقش موسا در نجات به عنوان ابزاری انسانی و خادم خدا است.

[34] کتاب خروج دو حقیقت مهم را در مورد موسا تعلیم می دهد.

[35] خدا از انسانهای معمولی که هم دارای زحف و هم دارای قوت هستند استفاده می کند.

[36] و موسا نمونهی است از شفی معود یعنی ایسای مسیح.

[37] 1.

[38] خدا به جای زحفهای موسا از قوتهای او استفاده کرد.

[39] موسا در چهر سال اول زندگیش فکر میکرد شخص مهمی است.

[40] عمال فصل 7 آیه 22 نقل قول میکند که موسا در بارگاه فرعون تمام حکمت مصر را فرا گرفت.

[41] او ناتقی برجسته و در عمل قدرتمند بود.

[42] به این ترتیب او خاندن و نوشتن را یاد گرفت و با انوا و محتوی قوانین باستانی قوم ها آشنا بود موسا مردی زود خشم بود و با عصبانیت یک مصری را کشت و به عربستان شمالی فرار کرد و بعد در چهر سال دوم زندگی فهمید که او اصلا مهم نیست درانجا در عربستان شمالی خدا شخصیت موسا را تراشید و خود را بر موسا آشکار ساخت موسا درانجا ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد.

[43] بین چهل تا هشتاد سالگی موسا در بیابان زندگی کرد.

[44] به نظر می رسید که مثریان و قوم او در مثل او را کاملا پراموش کرده بودند.

[45] بلاخره در چهل سال آخر زندگیش موسا فهمید که خدا می تواند از طریق یک شخص بی اهمیت چه کارهایی بکند.

[46] بعد از سالها زندگی در بیابان حرف زدن با مردم برایش بسیار مشکل بود.

[47] ولی با این وجود با قدرتمند ترین انسانهای دنیا سخن گفت زمانی که موسا از طریق بیابانهای سینا به طرف مرسهای کنان اسرائیل را به خارج از مصر هدایت می کند هم قصورات و هم امتیازات او را می بینیم او مردی زود خشم است او به جای اطاعت از فرمان خدا و دستور دادن به سخره با اصا به آن زد تا آب از آن جاری شود الواه ده فرمان را در حین اصابانیت از بودپرستی اسرائیل پرتاب کرد و شکست اما او مردی متوازه بود و علیه رحبری خود بسیاری از شکایات و انتقادات را تحمل می کرد موسا مردی خودخواه نبود بعد از این که قوم بودپرست اسرائیل گوساله تلایی را به عنوان بود ساخت خدا می خواست اسرائیل را نابود کند و از او قوم جدیدی به وجود آورد اما موسا از خدا خواست که اسرائیل را نابود نسازد موسا مردی وفادار بود او گاهی از اسرائیل بسیار نامید می شد اما در خدمت خدا و خدمت قوم خدا سالها و سالها با استقامت ادامه داد موسا مرد ایمان بود چون او به آنچه خدا گفته بود ایمان آبرد از او اطاعت کرد و آنچه او خواسته بود انجام داد در ابرانیان فصل 11 آیه 24 -27 می خانیم در اثر ایمان بود که موسا وقتی بزرگ شد نخواست در کاخ فرعون بموند و نوی او نامیده شود.

[48] او ترجیح می داد همراه با خلق رنجیدیده خدا متحمل مشققات شود تا این که در کاخ سلطنتی چند روزی از گناه لذت ببرد.

[49] در نظر او تحمل زحمت و ننگ در راه مسیح بسیار با ارزشتر از تمام خزاین و گنچهای مصر بود زیرا او چشم انتظار آن پاداش بزرگی بود که خدا وعده داده بود به خاطر ایمان به خدا بود که او بدون ترس از قذب پادشاه مصر را ترگفت و استوار به پیش رفت همچون کسی که خدای نادیده را در مقابل دیدگان خود دارد دو خدا از موسا نمونه ای ساخت از شفی معود یعنی ایسای مسیح خروج از موسا به عنوان شفی دو حقیقت مهم به ما تعلیم می دهد فقط موسا می توانست به خدا نزدیک شود و بین خدا و قوم شفاعت کند و خدا تمام شریعت خود را به موسا داد تا در کتابی آن را بنویسد و به اسرائیل تعلیم دهد فقط موسا می توانست به خدا نزدیک شود و بین خدا و انسان شفاعت کند در خروج فصل 19 آیه 7 الى 8 خدا فرمان داد که موسا تمام حرفهای او را برای اسرائیل بازگو کند و اسرائیل نیز از موسا خاص که به جای آنها با خدا حرف بزند در خروج فصل 19 آیه 17 الى 23 موسا قوم خود را به خارج از اردوگاه برد تا با خدا ملاقات کند و او با خدا سخن بگوید و خدا فقط به موسا اجازه داد تا برای ملاقات با او به بالای کوه بیاید خدا دور تا دور کوه حدودی قابل رویت تعین نمود تا مردم معمولی نتوانن به خدای زنده و قدوس نزدیک شود آیه 18 الا 21 می خانیم که چطور مردم معمولی از وجود واقعی و حضور خدای زنده از ترس می لرزیدن اگرچه خدا رفی و آلی است اما به موسا اجازه داد که به او نزدیک شود.

[50] به کوه برایید ولی به من نزدیک نشدید بلکه از فاصله دور مرا سجده کنید تنها تو ای موسا به حضور من بیا ولی بقیه نزدیک نیایند هیچ یک از افراد قوم نیز نباید از کوه بالا بیایند در خروج فصل 33 آیه 7 الى 11 می خانیم که موسا به طور مرتب در خیمه عبادت در خالج از اردوگاه خدا را ملاقات می کرد هرگاه موسا به طرف خیمه عبادت می رفت تمام قوم دم در خیمه های خود می ایستادن و رفتن او را به داخل خیمه تماشا می کردن زمانی که موسا وارد خیمه عبادت می شد ستون عب که نشانگر جلال خدا بود نازل شده و به در خیمه می ایستاد بعد قوم اسرائیل در برابر در خیمه های خود خدا را پرستش می کردن و خداوند مانند کسی که با دوست خود گفتگو می کند با موسا رو در رو گفتگو می کرد خدا تمام کلام و شریعتش را به موسا داد تا آن را بنویستد و به اسرائیل تعلیم دهد در خروج فصل 25 آیه 22 می خانیم بعدها که خیمه ساخته شد خدا به موسا فرمان داد و گفت آنگاه من درانجا با تو ملاقات خواهم کرد و از میان دو فرشتهی که روی تخت رحمت قرار گرفتند با تو سخن خواهم گفت و دستورات لازم را برای بنی اسرائیل به تو خواهم داد.

[51] در قلاتیان فصل 3 آیه 19 الابیس می خانیم خدا احکام خود را از طریق فرشتها و توسط یک شفی که نماینده مردم و خدا بود در دسترس مردم قرار داد.

[52] پس کتاب مقدس می گوید موسا یک شفی بود.

[53] در یوهننا فصل 1 آیه 17 یوهننا ی رسول می گوید خدا احکام خود را توسط موسا به مردم داد اما راستی و محبت را به وسیله ایسای مسیح عطا فرمو و در ابرانیان فصل 3 آیه 1 -6 می خانیم ایسا به خدا که وی را به عنوان کاهن اعظم منصوب کرده بود وفادار بود همانگونه که موسا در خانه خدا وفادارانه خدمت می کرد خدمت موسا اسرائیل را به عنوان یک قومی که دارای شریعت و بنیادهای الهیت سازماندهی کرد موسا سایه یا نمونه ای از شفیه واقعی یعنی ایسای مسیح بود.

[54] ایسای مسیح در آینده از هر آنچه موسا در خانه خدا یعنی در بین قوم خدا انجام داد فراتر خواهد رفت.

[55] در حالی که موسا فقط خادم خانه خدا بود.

[56] ایسای مسیح سازنده خانه خدا است.

[57] بیانگر تمام کسانی هست که از خدای کتاب مقدس می ترسند و به او ایمان دارند.

[58] در عهد جدید خانه خدا بیانگر تمام کسانی هست که از بین تمام قوم ها به ایسای مسیح ایمان دارند و در ایمانشان به ایسای مسیح پایدار می باشند.

[59] دو حقیقت مهم را تعلیم می دهد شریعت عهد عتیق در زمینه نجات داده شد و شریعت عبدی خدا در ده فرمان خلاصه می شود یک شریعت عبدی خدا در ده فرمان خلاصه می شود خروج تعلیم می دهد که ده فرمان خلاصه شریعت اخلاقی خدا است گرچه به موسا فرمان داده شد تا سایر موالد شریعت را در کتابی ثبت کند اما ده فرمان را خود خدا با انگشتانش بر دو لوه سنگی نوشت در واقع این نشان می دهد که ارزش ده فرمان بیشتر است از سایر موالد شریعت عهد عتیق در عهد جدید ایسا می گوید که دوست داشتن خدا و دوست داشتن همسایه همچون نفس خیش بزرگترین فرمان از بین فرمانهای الهی است و پولوس رسول تعلیم می دهد که محبت خدا و همسایه تان انجام کل شریعت احتعتیق است دوم شریعت احتعتیق خدا به اسرائیل در زمینه نجاتشان داده شد در خروج فصل 20 آیه یک الا دو خدا می گوید من خداوند خدای تو هستم همان خدایی که تو را از اصارت و بندگی مصر آزاد کرد خدا ده فرمان را به قومش نداد تا به عنوان شرط نجات آن را انجام دهند نه خدا فقط بعد از این که آنها را از خانه بندگی بیرون آورد و آنها را از بوتها و گناهانشان نجات داد ده فرمان را به آنها داد خدا فقط بعد از این که بر اساس فیض و رحمت خود قومش را نجات داد به آنها قوانینی داد تا بر اساس آن باید زندگی می کردند حدف از شریعت تشریفاتی عهد عتیق تعلیم قوم خدا بود که چگونه در پرستش به خدا نزدی شبن و هدف از شریعت مدنی در عهد عتیق تعلیم قوم خدا بود که چگونه حکومت و دولت الهی سازمان یافتهی داشته باشن که خدا پادشاه آن است و هدف از شریعت اخلاقی این بود که قوم خدا بدانن چگونه به عنوان قوم مقدس خدا در این دنیا زندگی کنند چهار مورد اول ده فرمان تعلیم می دهد که چگون قوم خدا باید خدا را محبت کنند.

[60] آنها فقط باید خدای زنده و واقعی کتاب مقدس را پرستش کنند و هیچ نبوتی نباید داشته باشند.

[61] آنها باید به خدا احترام بگذارند و هر هفته باید وقتی را برای تربیدن پرستش و خدمت خدا بدهند.

[62] شش فرمان آخر تعلیم می دهد که قوم خدا یک دیگر را باید چگون دوست داشته باشند.

[63] باید به والدین خود احترام بگذارن، نباید هیچ انسانی را بکشن، نباید مرتکب زنا یا هر نوع فساد جنسی شوند، نباید دوزدی یا کلاه برداری کنن و یا رشو خاری کنن، نباید دروغ بگوین و یا علیه اشخاص بیگنا شهادت دروغ بدهن و نباید آرزو اموال، قدرت و یا شهرت سایر مردم را داشته باشن.

[64] تکریف برای هفته آینده اول در تیه هفته آینده لاویان فصل 16 آیه 27 را بخانید هفته آینده کتاب لاویان را معرفی خواهیم کرد دوم کتاب های دستور العمل بروید و کلیسای مسیح را بنا کنید را ملاحظه کنید و به آدرس اینترنتی www .dota .net مراجعه کنید این آدرس را به خروف تکرار میکنم www .dota .net سوم هر شنبه تا چار شنبه به برنامه دوره شاگردسازی از رادیو گوش کنید ای تو تنها خوب دنیا عشق تو تا بی کرانها ای خدای آفرینش تخت تو برا زمانها ای تو تنها نور دنیا بخششت تا کهکشانها بشنو شاهن