Insightcast AI
Home
© 2025 All rights reserved
Impressum

برقراری رابطۀ صمیمی با خداوند - ۲

زندگی تازه XX

--:--
--:--

Full Transcription:

[0] جوانان عزیز شنونده با سلامهای گرم و سرشار از محبت مسیحی برنامه دیگری تقدیمتون می کنیم که مطمئن هستیم با شنیدن اون برکت میابین در این برنامه میز گرد و گفتگوی جالب و مفیدی خواهیم داشت تشویقتون می کنیم که به این برنامه جالب و شنیدنی گوش بدین خوی سوالات و نیازهای روحانی جوانان عزیز چه کاری باید بکنن چه عنوانی دارن یا چه مسئولیتی دارن ولی اینجا در دوم تیموتاز با به دو پولوس رسول داره ما رو تشبیح میکنه به سرباز به یک ورزشکار و به یک کشاورز که در مورد شلان صحبت خواهیم کرد در مورد پسر بودن صحبت کردیم یا فرزند بودن در مورد سرباز یا ورزشکار صحبت کردیم در یک برنامه دیگه که این تشبیهاتی هست که ما به عنوان ایمانداران داریم و این به چه منظور هست که بله ما باید متحمل سختی ها باشیم به عنوان یک سرباز به عنوان ورزشکار باید تمرین بکنیم غوانین رو دنبال بکنیم اجرا بکنیم به عنوان یک فرزند چه مسئولیتی داریم چه افتخاری داریم و امروز این درس رو ادامه خواهیم داد و الان میخواییم در مورد کشاورز صحبت بکنیم قبل از این که دوم تیموتاز با به دو آی می خواهم خوش آمد بگم به دوست و برادر عزیزم که در این سودیه با من هستن.

[1] خیلی خوش آمدین.

[2] منم سلام عرض می کنم در خدمت شما هستم.

[3] خدا رو شک.

[4] دومی تیموتاوس دو شیش.

[5] کشاورزی که زحمت کشیده است باید اولین کسی باشد که از سمره محصول خود بهره ببرد.

[6] درانچه می گویم تعمل کن و خداوند تو را قادر می سازد که همه چیز را بفهمیم.

[7] برادر و دوست عزیز شما هم به ما کمک بکنید که ما بفهمیم این کشاورز که ما هستیم یعنی چی؟

[8] بله پولوس وقتی میگوید ما ایمانداران مثل کشاورز هستیم کشاورز نشانه سبر و حسله هست کشاورز باید سبر داشته باشه و حسله کنه تا محصول به بار بیاد یعنی میره بده اگر شما کشاورز رو میبینید شخ میزنه زحمت میکشه چیزی رو میکاره درو میکنه پس کاشتن شخم زدن درو کردن صبح و شب زیر آفتاب باران کار میکنه باید سبر داشته باشه پولوس میگوید باید ما سبر و حسله داشته باشیم تا عمل و کار خداوند رو ببینیم اولین باران که میاد برای شخم زدن و کاشتنه و باران دوبان برای رشد بزره بنابراین خیلی مهمه کشاورز نباید به عقب نگاه کنه دیروز خسته بود دیروز محصولش را ندیده امروز باید به جلو نگاه کنه و باید زحمت بکشه من کشاورزهایی دیدم دستاشون چقدر اصلا آدم نگاه میکنه میگه اینا چقدر کار کردن این دوستان ما چقدر سبر و حسله داشتن زیر اون آفتاب اصلا قیافهشون سیاه شده پوستشون شاید از بین رفته ولی اینها همیشه با امید منتظر محصول هستن واقعا من در مورد کشاورزی زیاد چیز خاصی نمیدونم ولی میدونم که زحمت داره درش و میدونم که کشاورزها خیلی خوشحال هستن معمولا افرادی که شنیدم در موردشون که در کشاورزی هستن کارشونو خیلی دوست دارن و لذت میبرن انگار در جایی که کار میکنن به خاطر پول کار نمیکنن انگار یه چیزی بیشتر از پول هست جوش رو دوست دارن کاشتن رو دوست دارن وقتی بارون میاد کیف میکنن وقتی خودشون آبیاره میکنن کیف میکنن یک لذتی هست در این کشاورزی و در این حال بعضی موقع خیلی ناراحت میشن از اون چیزی که انتظارشو داشتن و به انجام نمیرسه ما به عنوان کشاورزان فکر میکنم که باز مثل این کشاورزان میتونیم شاد باشیم چون که خداوند کاهی رو که به ما میسپاره معمولا در شادی هست خدمت در شادی هست من و شما دوسته عزیز الان پشت میکروفون هستیم و داریم یه جورایی خدمت میکنیم خب این کشاورزی یه جورایی چونکه ما داریم دانه کلام رو الان میکاریم و دلای هستن که خاک خوب هست الان این دانه داره کاشته میشه و شاید چند سال دیگه شاید چند روز دیگه نمیدونیم میوه بده و این زیباست پس ما به امان کشاورزان نفقط مسئولیت داریم بلکه میخوام اون قسمت دیگه شمینجا پررنگ بکنم که شاد هستیم در کاری که می کنیم پروس رسول در همین دوم تیموتاز با به دو آیی پونزده ما را تشبیح می کنه به کارگر می که منطقه کوشش خود را بکن تا مانند کارگری که از کار خود خجل نیست و پیام حقیقت را به درستی تعلیم می دهد در نظر خدا کاملا مورد پسند باشیم کارگران کسانی هستن که زحمت می کشن مثل کشاورس کارگر عمل می کنه فقط شعار نمی ده شما ببینید یه نفر بیسته بگه من کارگرم ولی هیچ کاری بلد نباشه کارگر نشانه وفاداریه جالبه که پولوس نمیگه شما مهندس هستید یا شما دکتر هستید نمیدم چرا اینا نگفته جالبه خیلی خداوند به پولوس پیام داد و خیلی جالبه که میگه شما کارگر هستید یعنی باید عمل بکنید اگر عمل نمی کنید فایده نداره ایمان ما مثل تنه درخته و میوهی که اون درخت میده وفاداریه کارگر باید وفادار باشه مسیح وفادار بود ما باید کار را شروع بکنیم و پیگیری بکنیم کارگر معیوس نمیشه شما یک خونه ای را میسازید باید هفته ها ماها سالها زحمت بکشید بعد میایید میونید به چقدر خونه زیبا شده زحمت کشیدید دونه دونه اون آجارا را گذاشتید اونجا دیوار اومده بالا پنجارا را کار گذاشتید بنابراین کارگر یعنی وفادار و عمل کننده حتی در مشکلات ما میتونیم وفادار باشیم آمین من یادمه تقریبا دو سال پیش بود که حیات خونه مای خود کار داشت و سه تا کارگر رو بردیم و یکی از این کارگر رو کار نمی کرد و بعد بهش گفتم که دوست عزیز نمی خواهید کار کنین ما داریم اینجا پول می دیم به شما بعد گفت چرا دارم نگاه می کنم دارم نظارت می کنم بر روی اون دو تا کارگر دیگه گفتم شما رو به من نازر نیا بردیم شما رو به من کارگر رو بردیم و یه ساعت گذاشتیدم نه این اصلا به هیچی دست نمیزنن بیرو گذاشته بود کنار داشت نجا نگاه میکرد به اون کارگره دیگه و این کارگره بیرون کردم از خونه گفتم بفهم بیرون ما هم کارگرانی هستیم که باید کار بکنیم وگرنه کارگر نیستیم نازر خداوند هست که نظارت میکنه ما کارگر هستیم شما به میز گرد جوانان گوش می دهید موارد مهم است و بعضی در موارد معمولی استفاده می شود اگر کسی خود رو از این آلودگی ها پاک سازد زرفی می شود که برای مقاصد خاص به کار خواهد رفت و برای عربابش مقدس و مفید و برای هر کار نیکو آماده خواهد بود اینجا دوست عزیز انگار ما نه فقط فرزند هستیم نه فقط سرباز یا ورزشکار یا کارگر یا کشاورز بلکه انگار زرف هم هستیم این به چه معنی هست جالب زرف یعنی جدا شده برای خدا شما یک ظرفی را ور می دارید به کار می برید خدا ما را برداشته جدا کرده سمره و میوه روح القدرس را در این ظرف قرار داده ظرف یعنی مفیدین برای خدا تقدیس شده جدا شده بعضی مواقع می بینیم خانمهایی تو خونه شون یه ظروفی دارن مثلا یک ظرف بسیار گرامبه ها اینقدر این ظرف را دوست دارن و اینو جدا کردن میگن اینو جدا کردیم در عروسی دخترمون توش میوه بذاریم یا شیرینی بذاریم بنابراین ما عرضش داریم جدا شدیم ولی باید مفید باشیم آیا از وجود ما شیرینی و میوه روح القدس بیرون میاد؟

[9] آیا ظرف مخصوص روح القدس هستیم که باید از وجود ما نهرهای آب زنده جاری بشه؟

[10] خیلی مهمه زرف باید جدا بشه ارزش داره اگر اینجا می گوید زرف یعنی خدا ما رو انتخاب کرده ما مفید هستیم برای خدا ارزش داریم این خیلی مهمه که ما مثل زرف باشیم آمین و برای من جالبه ما تقریبا هر روز با زرف سر و کار داریم ولی هیچ وقت حواسمون به این ظرف نمیره یعنی اینطور نیست که مثلا اگه غرمه سبزی یا فرسنجونی یا میوه خوبی یا آش هر چیزی که باشه که خوب هست و دوست داریم اگه میاد ما اون ظرفی هستیم که اصلا قرار نیست که ما مطرح بشیم یا ما نه اینکه مهم نیستیم اهمیت ما خیلی بالا هست در مسیح ولی قرار نیست معروف بشیم قرار نیست پولار بشیم قرار نیست مردم برای ما دست بزنن قرار نیست مردم در مورد ما صحبت بکنن و ما رو جلال بدن نه ما فقط یک ظرف هستیم که اون چیزی که در ما هست باید جلال بیا به کلام خدا که مردمون رو میخورن باید جلال بیا به در آیه 24 در همین دومه تیموتو اسبابه 2 پولوس رسول ما رو به خادم هم تشبیح میکنم و مثلا من خادم با کارگر فرق میکنه در این مورد صحبت خواهیم کرد ولی میگه خادم خداوند نباید نزا کند بلکه باید نصفت به همه مهربان و معلمی توانا و در سختی ها سبور باشد و مخالفان خود رو با ملائمت اصلاح کند شاید خدا اجازه داد که آنها توبه کند و حقیقت را بشناسند بیایید در مورد خادم صحبت بکنیم ما خادم خداوند هستیم خادم یعنی نشانه اطاعت هست خادم اینجا پولوس اشاره میکنه میگه تعلیم میده درس میده با تمامی دل و وجود تعلیم میده نه با سهل انگاری میدونه چی داره تعلیم میده تعلیم غلط نمیده امروز در دنیا تعالیم غلط خیلی زیاده پولوس میگه تیمو تابوس فرزند من تو مثل کشاورز میتونی باشی مثل خادم مثل کارگر مثل ورزشکار ما مسیحان مثل خادمیم همه ما باید خدمت کنیم شاید ما امروز به یک نفر یک لیوان آب سرد بدیم این خدمت یکی انجام میدیم شاید تعلیم میدیم ولی با تمامی دل و وجود و نه سهلنگاری خدمت ما چطور باید باشه دوستان عزیز خدمت باید با شادی باشه نه این که منت سر کسی بگذاریم یا با انگیزه غلط خدمت کنیم یا این که بخواییم خودمون را جلال بدیم نیت ما باید خالص باشه خدمت با شادی با شادی به دیگران خدمت کنیم و اعتراض نکنیم و ما نمیتونیم دو نفر را خدمت کنیم یعنی ما نمیتونیم هم دنیا را خدمت کنیم هم مسیح را هم پول را خدمت کنیم و هم خدا را بدون سود غبیه بدون این که به فکر منافع شخصی خودمون باشیم خالصانه خدمت کنیم پس خدا همه ما را دوت کرده جوان عزیز دوستان عزیز شما الان که این برنامه را میشنوید شما میتوند خدا را خدمت کنید یه نفر دلش شکسته باش صحبت کنید براش دعا کنید یه نفر تنهاست نیم ساعت بهش وقت بدید از کلام خدا باش صحبت کنید یه نفر عزیزی را از دست داده یکی از فامیلا فوت شده می توید برید بهش دلداری بدید و با کمک روح القدس بهش تسلی بدید پس بیایید همه ما با هم خداوند را خدمت کنیم بله واقعا ما خیلی وقتا دوست داریم عرباب باشیم ولی خداوند ما رو خونده که خادم باشیم و عرباب خود خداوند هست ایسای مسیح هست و او راه نمایی می کنه او در واقع ما رو کمک میکنه که به جایی بریم که قراره بریم به جایی برسیم که قراره برسیم ولی وقتی به اونجا میرسیم در واقع مردم عرباب رو میبینن نه خادم رو خادم فقط یه کاری کرد یه جایی رفت یه چیزی گفت ولی باز مردم عرباب رو میبینن اینجا و باید اینجوری باشه اگه خادم یه جوری عمل بکنه که مردم خادم رو ببینن به عنوان عرباب یه جایی کار میلنگه و خیلی وقتا من دیدم خیلی از ایمانداران که حتی خودشونو خادم خدا خطاب میکنن و در خدمت روانی هستن طوری عمل میکنن که انگار عرباب هستن و به جای این که از خدا بخوان که از اونها استفاده بکنه یه جورایی در عمل این طور پیداست که اونها از خدا استفاده میکنن که خودشون جلال بیابن یعنی خیلی وقتا به جای این که دعا بکنیم ای پدر ما که در آسمانی نام تو مقدس باد ملکوت تو بیاید اراده تو چنان که در آسمان است بر زمین نیست کرده شود ما میگیم که اراده من چنان که بر زمین است در آسمان هم کرده شود و این نمیشه دیگه خادم بودن این میشه عرباب شدن من اینجا میخوام آیات 22 و 23 رو بخونم از همین دوم تیموتو آسواب دو که اینطور میگه اینا یه سری چیزایی خیلی عملی و سادهی بود که عرباب به ما گفته که اینا رو باید انجام بدیم.

[11] و مثلا من کلام خدا را ما به امان خادمین میخونیم که ببینیم عرباب از ما چی میخواد و هر چیزی که میخواد برای جلال نام عرباب هست بله عزیزان در مشکلات ما باید تحمل کنیم مثل کشاورز یه ضربال مسئلی هست که میگوید اگر میخوایی گرم بشی باید دود را هم تحمل کنی ما مشکلات هم خواهیم داشت کارگر مشکل داره باید وفادار باشه خادم زحمات داره باید وفادار باشه ورزشکار باید بدود باید به هدف نگاه کنه کشاورز باید سبر و حسله داشته باشه ما فرزندان خدا هستیم و مثل سرباز باید مشغول امور الهی باشیم نه این که مشغول مسائل دنیاوی بگذارید خداوند ما را ملاقات کنه و با دل ما صحبت کنه ای کاش همه ما بتونیم به نوعی خدا را خدمت کنیم آمین پولوس رسول در زمانی که این رساله رو می نویسه در فرهنگی بود که خانواده هایی که پول داشتن خادم داشتن و اون خادم با اون خانواده زندگی می کرد و اون خادم در واقع مسئول بود که خدمت بکنه اون خانواده رو اون شخصی رو که صاحب خانه بود پس خادم صاحب خونه نبود ولی خادم خونه بود ولی یه خوبی داشت که یک سمیمیتی هم در این حال داشت با عرباب و مایی که خادم هستیم در این حال این سمیمیت رو داریم با عرباب و چه عرباب خوبی داریم پس بیایید خادمان خوبی هم باشیم و باعث جلال عرباب بشیم خدا شما رو برکت بده تا برنامه بعد خدا حافظ همتهای من ای گوهر شب تا به من نور تو پاشید بر رو خم بینا شد چشمان من قیامت و حیات من روشیان هست در جان من هم دوست هایش به لبه خم می شود پاهای من دستان مهربان تو پا کند اشکای من با بربت و ساز و دهل سرایمت ای خانم من ای که تو پادشاهی عربابی و آقایی مشیر و همدانایی علف هستی و یایی ای که تو پادشاهی عربابی و آقایی مشیر و همدانایی PYM JBZ PYM JBZ