زندگی تازه XX
[0] با سلامهای گرم و محبت آمیز به شما جوانان عزیز مسیحی خوشحالم که میتونیم برنامه دیگری تقدیمتون کنیم و امیدواریم که وسیله برکت بشه در این برنامه علاوه بر سروتهای زیبای روحانی گفت و شنود جالبی با عنوان میزه گرد جوانان براتون پخش خواهد شد شما رو دوت میکنیم به برنامه متنوعی که براتون تدارک دیده ایم توجه کنیم با سلام و درود خدمت شنوندگان عزیز خدا رو شکر میکنیم به خاطر وجود تک تک شما عزیزان و دعای ما این است که هر جایی که هستین هر گوشه دنیایی که هستین در خداوند شاد و پیروز باشید.
[1] در دوم تیموتاوس بابه دو ازایی یک تا پنج که الان میخونم پولوس رسول ما ایمانداران رو تشبیح کرده به چند چیز که در موضوع اون رو صحبت خواهیم کرد ولی قبل از اون میخوام خوش آمد بگم به دوست و برادر عزیزم که در این ستودیو بابن هستن.
[2] خیلی خوش آمدین.
[3] خیلی ماچکرم.
[4] منم خوش خدا را شکر دوم تیموتاوس باب دو یک تا پنج رو می خونم و اما تو ای پسر من با فیضی که در مسیح ایسا هست غوی باش و سخنانی را که در حضور شاهدان بسیاری از من شنیده ای به کسانی بسپار که مورد اعتماد و قادر به تعلیم دیگران باشند به عنوان سرباز خوب مسیح متحمل سختی ها باش بله پولوس رسول در اینجا به تیموتاوس اشاره می کنه و او را پسر خطاب می کنه.
[5] خیلی جالبه.
[6] می خواد بگه تو مثل فرزند من هستی.
[7] این نشانه رابطه خیلی سمیمی هست.
[8] ولی در این حال پولوس می خواد اشاره کنه که ما هم رابطه من با خداوند مثل رابطه پدر و فرزند هست.
[9] این رابطه سمیمی نشاندهنده چی هست؟
[10] نشاندهنده این هست که ما هویت داریم.
[11] برای همین ما در دعا میگیم ابا یعنی ای پدر من اولین چیزی که پولوس رسول ایمانداران را به اون تشبیح میکنه میگه شما ایمانداران مثل فرزند هستید همه ما انسان ها بنده خداییم ولی کسانی که به خداوند ایمان دارن و خود را تسلیم ایسای مسیح کرده اند اونا میشن فرزند خدا پس پولوس اشاره میکنه که شما فرزندان خدا هستید منظورم اینه که خب فرزند خوندگی پذیرفتیدش گفت بله اون رو بهش گفتم و خودشم خیلی خوشحاله چرا که محبت پدر رو میبینه و محبت مادر رو میبینه و در واقع به عنوان فرزند جا افتاده این نمونه خوبی بود برای من و اون روز کلی فکر کردم در این مورد که ما هم به این صورت چون که محبت پدر رو از طریق ایسای مسیح دیدیم روی سلیب که جان خودش رو برای ما داده و ما رو به فرزند خوندگی پذیرفته ما بله وقتی این آیه را ما میخونیم دوستان توجه میکنند که چقدر شیرین و زیباست که ما فرزند خدا هستیم فرزند خدا زندگی و رفتارش باید خدا را نشون بده فرزند خدا از خداوند ارس روحانی بهره برده از خدا یه چیزی بهش رسیده اون برکت روحانی است بنابراین دوستان توجه کنید فرزندان باید روشت کنن پولوس میخواد به تیموتاوس بگه که تیموتاوس تو مثل فرزند منی تو فرزند خدا هستی من بنده خدا هستم من خودم فرزند خدا هستم ولی تیموتاوس یادت نره پدر آسمانی داری که توقع داره در ایمانت روشت کنی پدری که در زندگی تو تأثیر گذار هست چقدر زیباست رابطه ای که در اون لذت روحانی است ما با خداوند در دعا ارتباط داریم برای همین وقتی دعا میکنیم با خداوند سمیمی هستیم و میگیم ای پدر ما که در آسمانی نام تو مقدس باد ای کاش این رابطه سمیمی را همه ما داشته باشیم واقعا من اینجا میخوام توی پرانتز برم توی داشتن فرزند روحانی مسلمان ما خودمون به فرزند خوندگی پذیرفته شدیم ولی چقدر زیباست که ما بتونیم همین کار رو برای یه نفر دیگه بکنیم که از لحاظ روحانی تنهاست یا بچه هست و احتیاج داره به یک پدر به یک مادر من خودم چندین پدر روحانی داشتم توی زندگیم و خیلی به من کمک کرده همین چند سال پیش بود یادم در خارج از کشور که بودم وارد یک مغازه شدم و اون روز حالا به دلائلی نمیخوام وارد جوزیات بشم به دلائلی خیلی ناراحت بودم و وقتی اون کتاب رو که میخواستم بخرم در واقع گریم گرفته بود و صاحب مغازه که میخواست پولو از من بگیره به من نگاه کرد گفت ببین حالت خوبه و من ناخدگاه زدم زیر گریه و این یک مغازه مسیحی بود تمام افرادی که توی صف بودن اومدن دور من و درستشون رو گذاشتن روی شونم شروع کردم به دعا کردم برای آرامش من و اون سال به مغاز خودش اومد و من رو بغل کرد و شروع کرد با من گریه کردن و من وقتی این محبت رو دیدم کیف کرده بودم گفتم این مرد اصلا نمیدونه من برای چی دارم گریه میکنم حالا یک امر روحانی بود که من در اون روز باش درگیر بودم و خیلی چیز خوبی بود چیز مصبتی بود یعنی گریه من چی گفتم این مرد نمیدونه من شاید زدم یه نفعه کشتم الان دارم گریه میکنم شاید مثلا گناه کردم الان دارم گریه میکنم ولی اینا همه دارن منو محبت میکنن این محبت پدری محبت مادری بود و بعد از اون با اون صابه مغازه آشنا شدیم و برای سالها تقریبا ده سال آخر این مرد شده پدر روحانی من و به من خیلی کمک میکنه این محبتش رو هنوز نشون میده در هر عمر چه کچیک چه بزرگ به من کمک میکنه و شاید حرفای خیلی سادهی میزنه شاید اونقدر پیچیده هم نیست تیولوجی شاید عجیب غریب نیست از لاز روحانی پخته هست ولی وقتی حرف میزنه من گوش میکنم چون که فرزندش هستم یه جرایی به اونوان پدر به اون نگاه می کنم و از اون یاد می گیرم و خود من از این درستی که یاد گرفتم رفتم خودم چند تا بچه همان سه تا بچه دارم سه تا بچه روحانی که اونا به من نگاه می کنن از لوز سنی هم پایین تر هستم و هر رفته باشون میرم یه قهوه یه چایی با هم می خوریم شاید یه ساعت و من سعی می کنم که دانه هایی رو که دارم در زندگی اونها بکارم و این زیبا هستم می خواهم تشفیق بکنم شن این فرصت رو دارید پدر پیدا بکنید و اگه فرصت دارید فرزند پیدا بکنید بله بسیار زیبا گفتید دوستان عزیز تحجک داشته باشیم که خداوند پدر آسمانی ماست و ما هم میتونیم برای افرادی که تنها هستند جوان هستند کودک هستند مشکل دارن کسی را ندارن ما هم میتونیم یک رابطه پدری با اونها داشته باشیم از اونا موازوت بکنیم برای اونا الگو باشیم پس خیلی مهمه که در ایمان خودمون رشت کنیم و بدانیم که زندگی ایمانی ما چقدر میتونه روی این فرزندان تأثیر بگذاره چنان که الگوی ما هم ایسای مسیح خداوند هست عزیزان شنونده حالا به سرودی روحانی گوش میدید و بعد پیام این برنامه رو دنبال خواهیم کرد.
[12] در این جهان چون خودم گفت مستم مستم خودم گفت مستم PYM JBZ اینجا در آیه 3 میگه به عنوان سرباز خوب مسیح ایسا متحمل سختی ها باش پس ما نفقط فرزند هستیم ولی انگار سرباز هم هستیم اینطور نیست؟
[13] بله تشبیحاتی که در این باب هست آنقدر زیباست که سالها میشود در مورد اون صحبت کرد پولوس میگه نفقط شما مثل فرزند هستید بلکه سرباز هستید در کلام خدا بارها در مورد سرباز صحبت شده سرباز کیه؟
[14] سرباز کسیست که تحمل میکنه استقامت داره خیلی قویه آماده تحمل هر نوع سختی را داره سرباز در امور دنیا مشخول نمیشه شما نمیدید که یک سربازی بره پادگان بعد نیم ساعت دیگه بیاد خونه قهوه بخوره سرباز با دنیا کاری نداره ما مسیحانم مثل سرباز هستیم در امور دنیا مشغول نمیشیم بیشتر در امور روحانی هستیم سرباز کسیست که میخواد فرمانده خودش رو راضی بکنه فرمانده ما ایسای مسیح هست من خودم یادم وقتی در دوران سروازی بودم هر چیزی که می خواستم دیگه مهم نبود ولی هر چیزی که فرمانده میخواست خیلی مهم بود پس اینجا من فهم کنم که ما به عنوان ایمانداران به عنوان سربازان ایسای مسیح باید به همین جایی برسیم که به عنوان سرباز نرمال رسیده بودم من به جایی برسیم که امیال نفسانی و جنسی یا شهوت یا گناه آلود هر چیزی که از خدا نیست ولی ما اونا رو داریم چون که هنوز انسان هستیم و گناه کار و این امیال رو که داریم بعد اونها رو بذاریم کنار چون که ما به عنوان سرباز اصلا نباید اون چیزی رو که میخواییم رو انجام میدیم و اصلا در موردش فکر بکنیم و باید فکر بکنیم که این فرمانده ما ایسای مسیح خداوند از ما چی میخواد و وقتی این طرز فکر رو داشته باشیم ناخداگاه خیلی راحتتر میتونیم از امیال نفسانی و انسانی خودمون آزاد بشیم.
[15] من یک آیه هم هست میخوام بخونم در ابرانیان باب دوازده آیه دو.
[16] میگه به ایسا که ایمان ما را به وجود آورده و آن را کامل میگرداند چشم بدوزیم.
[17] چون او به خاطر شادی که در انتظارش بود متحمل سلیب شد و به رسوایی مردن بر روی سلیب اهمیت نداد و بر دست راست تخت الهی نشسته است این حواسش دو جاست میره نامزدش رو ببینه دوباره برمیگرده چقدر مشکله سرباز باید دید و تشخیص داشته باشه باید تشخیص بده اگر نگهبانی داره ببینه دشمن از کجا حمله میکنه آیا ما به عنوان سربازان مسی تشخیص داریم وقتی شیطان به عنوان دشمن ما حمله میکنه آیا موازبیم دید داریم آیا در سنگر مبارزه هستیم وقتی دشمن میاد گول بزنه یا به سربازان دیگه صدمه بزنه به برادران و خوهران ما لطمه بزنه ما موازبیم یا نه سرباز تشخیص داره جرعت داره روحیه داره با شیطان می جنگه امروز در دنیا هزاران نوع اصارت هست اصارت مواد مخدر اصارت سیگار اصارت مسائل جنسی اصارت موسیقی هایی که مردم را اسیر کرده و خیلی هم سالم نیست مردم میخوان آزاد بشن سرباز نباید اسیر بشه باید بجنگه تا به آخر استقامت داشته باشه رویش را از دست نده و این سرباز باید همیشه موتی فرمانده باشه ما هم باید موتی فرمانده خود ایسای مسیح باشیم دقیقا و من فهم کنم که این در واقع یک موازاتی هست با شباحت دیگهی که در آیه پنج میگه ورزشکاری که در مسابقه شرکت می کند نمی تواند جایزه را ببرد مگر این که قوانین آن را پیروی کند اینجا باز انگار ما در یک جایی خودمون را قرار دادیم که باید یه سری کارها رو انجام بدیم که بتونیم معفق باشیم یعنی اینطور نیست که به اون یک ایماندار ما بگیم خب حالا من به ایسای مسیح ایمان رو بردم یه دعایی هم کردیم دیگه تمام شد نه تمام نشده ما سرباز هستیم سرباز تمام نمیشه هر روز سرباز هستیم ورزشکار هستیم ورزشکار بودن اینطور نیست که مثلا یه دیپلوم گرفتی دیپلوم ورزشکاری و دیگه الان دیگه تمام شد ورزشکار هستی مخص در واقع صحبت می کنه از یک ورزشکار هرفی یک نفر که کارش این هست یک پهلوان و اگه ما واقعا ورزشکار هستیم باید در این میدانی که جلای ما گذاشته شده بتونیم بدویم و تمرین داشته باشیم هر روزه برای این مسابقه ورزشکار چقدر خوبه جوانان عزیز حتما ورزش بکنید ها بعضی ها تنبلا ورزش نمی کنن خداوند دوت می کنه به ورزشکار بودن سوامی تشبیه که دوست من گفت ورزشکاره یعنی پهلوان شما یادتونه عزیزان ایرانی پهلوان تختی میگفتیم تختی پهلوانه و این خیلی مهمه ما هم میتونیم مثل آقای تختی پهلوان باشیم این آیه اشاره میکنه ورزشکار یعنی بر هدفی که داره متمرکش شده شما نمیتونید ببینید یک دوندهی داره میدوه و دائم به جمعیت نگاه میکنه یا یه فوتبالیست داره فوتبال بازی میکنه به جام این که بره گل بزنه دائم از جمعیت داره تشکر میکنه دست تکون میده دوستش را میبینه صدا میکنه سلام آقای فلانی نه باید متمرکز بازی بشه تا گل بزنه دونده باید به هدف نگاه کنه بنابراین وقتی میگوید ورزشکار یعنی کسی که شغلش ورزشه همونطور که برادر من گفتن برای تفریح این کارا نمی کنه شغلش زندگیش ورزشه برای همین پولوس رسول می گوید در اون زمان در زمان پولوس بازی هایی که انجام می شد بازی های اولمپیک باید به قانون بازی می کردن هر بازی برای خودش قانون داشت بنابراین اشاره می کنه که تیموتاوس شاگرد من دوست من فرزند من تو مثل سربازی مثل ورزشکاری ولی باید خدا را شکر و میدونید زیبایی کار اینجاست که مایی که سرباز هستیم فرمانده خدا پدر ماست پس هم پسر هستیم و هم در واقع سرباز هستیم و هم ورزشکار هستیم و در تمام این شباعتهایی که داده شده من یک چیزی رو میخوام اینجا اشاره بکنم و اونها اینست که گرچه از قانون صحبت میکنیم گرچه از ورزش گرچه از تمرین صحبت میکنیم ولی من میخوام اینجا بیاد بیارم کلام خدا رو که به ما به طور استمراری همیشه میگه که فیض خداوند با ما هست پس اینطور نیست که ما قدرت نداریم برای ورزش کردن برای تمرین کردن نه خداون نه فقط قدرت ورزش کردن رو میده و تمرین کردن رو میده بلکه عشق اون رو میده پس مایی که آشق هستیم ورزشکارانی که آشق هستن مخصوصا جوانانی که شما اگه گوش میکنید مسلمان خیلی بهتر میفهمید چون معمولا جوانان دوست دارم ورزش رو حتی سربازی رو دوست دارم و وقتی آشغ کارت باشی به امان سرباز حالا یا ورزشکار این کار خیلی آسونتر میشه پس ما میخوام اینجا بیاد بیارم همه ما رو که این کار سختی نیست گرچه مسلمن چالش های درش هست بلی اینطور نیست که ما در مورد یک چیز خیلی خیلی سختی صحبت میکنیم که فقط شریعته نه اینجا فیض خداوند هست که باعث میشه که ما بتونیم یک ورزشکار خوبی باشیم یک سرواز خوبی باشیم و من میخوام با این آیه تمام بکنم که در ابرانیان وابه دوازده آیه یک میگه میگه هر بار گران و گناهی را که ما را سخت میپیچد دور بکنیم و با سبر در آن میدان که پیش روی ما مقرر شده است بدویم اینجا یک میدان زیبایی هست میدان زندگی هست که ما میدوییم و مسلمن باید از هر گناه هر بار گران که ما رو سنگین کرده کابشن رو باید در بیاریم دیگه چون داریم میدوهیم کابشن گناه باید در بیاد حتی خیلی از دونده ها موهاشون رو کتا میکنن و اینها خودشون رو سباک میکنن پس ما هم به عنوان ایمانداران به عنوان ورزشکاران بیایید خودمون رو سباک بکنیم که بتونیم در این میدانی که خودمون مغرر کرده بدوهیم و باعث جلال خدا بشیم خدا شما را برکت بده تا برنامه بعد خداحافظ خدا همراه تون شما را به خدا میستفاریم موسیقی