فرزندان نور XX
[0] پیام حیات را همیشه در اختیار مردم راستی چرا ما مسیحیان باید پیقام حیات بخش انجیل را به مردم برسانید؟
[1] در پاسخ به این سآل می توان گفت که خدا برای انسانهای گمگشته عرضش قائل است او مایل نیست که مردم بدون نجات و حیات از دنیا بروند و تا عبد از او جدا بمانند در واقع خدا مایل است مردم از انجیل با خبر شوند و از راه ایمان به ایسای مسیح خداوند که پس از مرگ زنده شد و اکنون زنده است نجات و حیات یابند بیایید با ایمان به خدا بگویم پدر آسمانی مرا کمک کن و از من استفاده کن تا پیام حیات به مردم برسد به نام ایسای مسیح دعا میکنم آمین شکرت گویم ای مسیحم که بخشیدی گناهم از یاد بردی گناهم شادی دادی در حلبان از یاد بردی گناهم شادی دادی PYM JBZ چه بسیاری از مردمان دروادی گناهان مستره و سرگردانند پی آب حیاتند محایت هم تشنگان را سی را سازید سوی چشم آورید موسیقی در برنامه گذشته بررسی فصل سوم کتاب یونس نبی رو به پایان رسوندیم و حالا رسیده ایم به باب چهارم کتاب یونس نبی کتاب عهد عتیق یافت میشه وقتی عزیزان میگویم عهد عتیق یعنی پیش از زمان ظهور ایسای مسیح خدا در زمانهای گذشته با مردم عهد و پیمانی بست که این عهد و پیمان بر اساس شریعت میبود اما بعد از طریق ایسای مسیح و خونی که او بر روی سلیب ریخت خدا با بنی آدم با انسان عهد تازهی بست و این عهد بر این مبنا بود که وقتی یک نفر از گناه توبه میکنه و به ایسای مسیح و خون ریخت شده ای او و کاری که او انجام داد ایمام میاره خدا او رو میبخش پاک میکنه و نجات میده خدا در عهد عتیق شریعت رو به انسان داد تا انسان درک کنه که گناهکاره درک کنه که با انجام دادن شریعت نمیتونه آدل بشه و درک کنه که به فیض خدا احتیاج داره و میدونیم در عهد جدید فیض خدا به طور کامل آشکار شد زیرا ایسای مسیح پسر روحانی خدا جز پوشید روی سلیب رفت خونش رو ریخت و از این طریق خدا عهد جدیدی با انسان بست این مطالب رو گفتم که وقتی اشاره می کنیم به عهد عتیق یا عهد جدید بدونید که موضوع چی هست در باب سوام کتاب یونس نبی دیدیم عزیزان که وقتی مردم نینوا خودشون رو فروتنگ کردن در حضور خدا به قول مروف راهشون رو عوض کردن فکرشون رو عوض کردن توب کار شدن پلاس پوشیدن روزه گرفتن فروتن شدن خدا هم از بلایی که گفته بود که به ایشان میرساند پشیمان گردید و آن را به عمل نیاورد در واقع خدا نهوه رفتارش رو با اونها عوض کرد چرا؟
[2] چون اون اشخاص راهشون رو عوض کردن و توبکار شدن وقتی انسان راهش رو عوض می کنه وقتی انسانی که پشتش به طرف خدا هست و همینجور داره جلو می ره حاضر می شه پشتش رو به گناه کنه و به خدا روی بیاره روی خودش رو به سوی خدا بکنه و خودش رو فروتن کنه در حضور خدا خدا نهوه رفتارش رو با اون انسان عوض می کنه به عوض این که قذب خدا بر انسان ریخته بشه فیض و رحمت خدا بر انسان ریخته میشه و دیدیم خدا از بلایی که گفته بود به مردم نینوا میرساند پشیمان گردید و آن را به عمل نیاود این رو در آیه ده از فصل ثوم کتاب یونوس نبی میخانیم و حالا در باب چهارم کتاب یونوس نبی میبینیم که یونوس آن پیامبر یهودی ناراحت شده قیزش افروخته شده به قول معروف شدیدن خشمگین و عصبانی شده چرا؟
[3] چون به رگ قیرتش برخورده چون قبلن به مردم نینوا اعلام کرده بود که بعد از چهل روز نینوا سرنگون خواهد شد اما خداوند نحوه برخوردش رو با مردم نینوا عوض کرد و در آیه یک از باب چهارم کتاب یونس نبی می خانیم این امر یونس را به قایت ناپسند آمد و قیزش افروخته شد احتمالا یونس با خودخواهی به اعتبار شخصی خودش فکر می کرد قرور حسادت و امثال اینها باعث شده بود یونس تا به آن حد خشبگین شد در آیه دو نوشته شده و نزد خداوند دعا نموده گفت آهی خداوند آیا این سخن من نبود حینی که در ولایت خود بودم و از این سبب به فرار کردن به ترشیش مبادرت نمودم زیرا می دانستم که تو خدای کریم و رحیم و دیر قذب و کسیر احسان هستی و از بلا پشیمان می شوید بعد می خانیم پس حال ای خداوند جانم را از من بگیر زیرا که مردن از زنده ماندن برای من بهتر است میبینیم عزیزان رفتار یونوس رفتاری خوب و خداپسندانه نبود خدایه به قول یونوس دیرقذب کریم رحیم و کسیر احسان بر مردم نینوا رحمت خودش رو ریخته بود عزیزان به عوض این که قذبش رو بریزه و این باعث ناراحتی و خشم یونوس شده بود چقدر زشت هست که یک ایماندار یک فرزند خدا رفتاری در حضور خدا داشته باشه که باعث خوشنودی خدا نباشه یونوس بدون هدایت خدا بدون هدایت روح خدا در آیه سه گفت ای خداوند یا حال ای خداوند جانم را از من بگیر زیرا که مردن از زنده ماندن برای من بهتر هست در آیه چهار عزیزان میبینیم خداوند با این ایماندار ناموتی با این ایماندار که رفتارش صوبت کردنش با خدا شایسته و خدا پسندانه نبود با حالتی بسیار سبور و حلیم و بردبار و پرمحبت رفتار میکنه خداون از یونس با محبت و حلم و بردباری میپرسه آیا ثواب است که خشناک شوی میبینیم عزیزان خدا قادر بود همون موقع یونس رو تنبیه کنه و نهوه برخوردش با یونوس طور دیگه باشه خدا قادر بود که یونوس رو مورد تنبی قرار بده اما خداوند با مهر و محبتش میخواد به یونوس درس بده از او پرسید آیا ثوابه که خشمناک شبی؟
[4] در آیه پنج میخانیم و یونوس از شهر بیرون رفته به طرف شرقی شهر نشست درانجا سایبانی برای خود ساخته زیر سایش نشست تا ببیند برشهر چه واقع خواهد شد خیلی عجیبه یونوس هنوز انتظار ویران شدن شهر نینوار داشت یونوس از شهر بیرون رفت رفت یک جای ظاهران بلندی برای خودش پیدا کرد و در اونجا یک آلاچیق یا یک دکه موقعتی با شاخه درختان برای خودش ساخت و همونجا نشست تا ببینه برشهر چه واقع خواهد شد به عبارت دیگه تا ببینه که آیا شهر سرنگون خواهد شد ویران خواهد شد یا نه و بعد میخوانیم به یهوه خدا کدوی رویانید و آن را بالای یونوس نموف داد تا بر سر وی سایه افگنده او را از حزنش آسایش داد و یونوس از کدو بی نهایت شادمان شد چقدر خدای ما مهربان هست در اون شرایط خدا میخواد یونوس رو کمک کنه خدا کاری کرد که یونوس موقعتا شادمان شد خدا به طرزی معجزاسا یک کدو رو با سرعت بالای یونوس نموف داد و آن کدو بر سر یونوس سایه افگند و یونوس از این سایه خوشش اومد خوشحال شد شادمان شد و بعد در آیه هفت می خانیم اما در فردای آن روز در وقت طلوع فج یعنی در وقت طلوع خرشید در وقت سپیده دم خدا کرمی پیدا کرد یعنی کرمی تعین کرد که کدو را زد و خوش شد می بینیم عزیزان تمام موجودات تهد تسلط و کنترول خدا کرمی رو تعین کرد این کرمهای کوچیک عزیزان همه تهد تسلط خدا هستن با قول معروف عبر و باد و مه و خرشید و فلک همه و همه عزیزان تهد تسلط و کنترول خدا هستن و خدا از همه اینها استفاده می کنه تا به ما درس بده تا ما رو تا به ما چیزهایی رو بفهمونه تا اراده خودشو بر ما آشکار کنه میگوید خدا کرمی رو تعین کرد در آیه هفت که کدو را زد و خوش شد یونوس از کدو شادمان و خوشحال شده بود یک دفعه دید که اون کدو خوش شد و از بین رفت و بعد در آیه هشت میخوانیم و چون آفتاب برامد خدا باد شرقیه یعنی گرم باد وزانید و آفتاب بر سر یونوس تابید و حدی که بیتاب شده برای خود مسئلت نمود که بمیرد و گف مردن از زنده ماندن برای من بهتر است میبینیم یونوس هنوز معذب و خشمگین و ناراحت است رنج جسمی و قم و قصه های درونی باعث شده بود یونوس تقاضای مر کنه مشکلات درونی از یک طرف مشکلات بیرونی از طرف دیگه همه فشار آورده بودن بر یونوس و او در شرایطی خودش رو میدید که دیگه نمیخواست زنده بمونه در آیه نو خدا به یونوس جواب دار آیا ثواب است که به جهت چدو غذبناک شوی دوباره میبینیم خدا با فیضش با لطفش با سبر و محبت و فروتنیش سؤالی رو در جلوی یونوس قرار میده آیه درسته یونوس که به جهت یک کدو که بالای سرتو رویانده شد و بعد خوش شد تو اینطور قذبناک شوید و یونوس با همون حالت خشم گفت سواب است که تا به مرگ قذبناک شدم یعنی من خیلی خشمگینم و در واقع حبم دارم که اینطور باشم میبینیم یونوس حالت حق به جانب به خودش گرفته و خداوند در آیه ده گفت دل تو برای کدو بسخت که برای آن زحمت نکشیدی و آن را نمو ندادی که در یک شب به وجود آمد و در یک شب زایه گردید و آیا دل من به جهت نینوا شهر بزرگ نسوزد که در آن بیشتر از صد و بیس هزار کس می باشن که در میان راست و چپ تشخیص نتوانن داد و نیز بهایم بسیار می بینیم عزیزان چطور خدا با سبر با حسله به یونس درست داد خدا یونس رو متوجه کرد که دل او برای مردم نینوا که گم شده بودن می سوزه اگر یونوس فکر میکد حق داره برای یک کدو که قرار نیست تا عبد با خدا زندگی کنه نارهت بشه و خشمگین بشه و قذبناک بشه چون اون کدو از بین رفت آیا خدا نباید در فکر افرادی باشه که عبدیت رو ممکنه جدا از او بگذرونن آیه خدا دلش نمیخواد که این افراد نجات بیابند عزیزان خدای کسی رو الاحسان برای مردم نینوا عرضش قائل بود و به همین خاطر شهر را سرنگون نساخت در آیه یازده خاندیم که خدا فرمود آیه دل من به جهت نینوا شهر بزرگ نسوزد که دران بیشتر از صد و بیست هزار کس میباشن که در میان راست و چپ تشخیص گفته شده عزیزان که 120 هزار نفر تعداد اطفالی بوده که در شهر نینواز زندگی می کردن و احتمالا اطفال دو ساله و کمتر از دو سال که اینها در واقع دست چپ و راستشون رو تشخیص نمی دادن و باز گفته شده که جمعیت نینواز در آن موقع حدود 600 هزار نفر بوده خدا عزیزان برای گمشده ها ارزش قائل هست ارزش یک جان از تمام جهان مادی بیشتره کلام خدا می فرماید برای یک گناهکار که توبه می کند در میان فرشتگان خدا شادی و سرور خواهد بود میخانیم خدا مایل از گمشدگان قبل از حلاک شدن نجات یابند به حقیقت را بشناسند اول تیموتاوس فصل دوم آیه چهار یونوس عزیزان به خدا گفت سواب است کتاب مرگ قذب ناک شدم در آیه نو از فصل چهارم اما او اشتباه میکرد و نتونست درستی گفته خودش را ثابت کنه او برای آنگیا زحمتی نکشیده بود و آن رو رشت نداده بود اما خدا بخشندگی خودش رو ثابت نمود و با محبتی پدرانه یونس رو متوجه این مطلب ساخت که دلش برای ساکنین نینوا می سوزد برادر و خوهر مسیحی شما چطور؟
[5] آیا نسبت به گمشدگان دلسوز هستید؟
[6] آیا برای جانهای نجات نیافته ارزش قایل می باشید اگر جواب شما به این سؤالات مصبته نخوایم شما رو تشویخ کنیم که پیام حیات را همیشه در اختیار مردم بگذارید با انها رو تشویخ کنید که توبه کنند و به سوی خدا بازگشت نمایند تا آمرزیده شوند شاید بگوید من سخنگوی خوبی نیستم من نمیتونم خوب با مردم صحبت بکنم عزیزان از شما حرکت و از خدا برکت شما لازم نیست پیشا پیش همه چیز رو بدونید و کاملا محیا باشید و سخنگوی خیلی خوبی باشید شما کافیست که به خدا به کسی که شما رو خونده تا شاهد او باشید لبک بگوید شما کافیست که خودتون رو تسلیم خدا کنید خودتون رو در اختیار خدا بگذارید و این خداست که در موقع مناسب اون چیزی رو که شما باید بگید از دهان شما خارج میکنه به یاد داشته باشید که خدا گمشده ها رو دوست داره او جهانیان رو انقدر محبت کرد که پسر یه گانه خود رو داد تا هر که به او ایمان آورد حلاک نگردد بلکه صاحب حیات جافدان شود و این پیغام است که لازم شما با گمشدگان درمیان بگذارید و خدایی که نجات میبخشه از شما و از مطالبی که شما میگوید استفاده میکنه و گمشدگان رو تو بکار میکنه و گمشدگان رو تشویق میکنه تا به او روی بیاره خداوند شما رو برکت بده مخصوصا وقتی که میخوایید متیه او باشید او حتما شما رو برکت خواهد داد عزیزان شنونده بررسی کتاب یونوس نبی یعنی چهار باب کتاب یونوس نبی در این برنامه به پایان رسید تا برنامه بعد شما رو به خدا می سپاریم