انجیل یوحنا - ۲۰

[0] انجیل یوهننا با عرض سلام برنامه خود را آغاز می کنم تفسیر انجیل یوهننا را ادامه می دیم انجیل یوهننا فصل ششم از آیه 16 تا آیه 29 را براتون می خونم شاگردان به طرف دریا رفتند و سوار قایق شده به آن طرف دریا به سوی کفرناهوم حرکت کردند.

[1] اوا تاریک شده بود و ایسا هنوز پیش ایشان بر نگشته بود.

[2] باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و دریا توفانی شد.

[3] ایسا رو دیدند که بر روی آب قدم می زند و به طرف قایق می آید آنها ترسیدند اما ایسا به آنها گفت من هستم نه ترسید می خواستند او را به داخل قایق بیاورند ولی قایق به زودی به مقصد رسید روز بعد مردمی که در کناره دیگر دریا استاده بودند، دیدند که به جز همان قایقی که شاگردان سوار شده بودند، قایق دیگری درانجا نبود و ایسا هم سوار آن نشده بود، بلکه شاگردان بدون ایسا رفته بودند.

[4] نانها رو برکت داده بود و مردم خورده بودند رسیدند.

[5] یقین بدانید به علت معجزاتی که دیده اید نیست که به دنبال من آمده اید بلکه به خاطر نانی که خوردید و سیر شدید برای خوراک فانی تلاش نکنید بلکه برای خوراکی که تا حیات جافدان باقی می ماند یعنی خوراکی که پسر انسان به شما خواهد داد زیرا که پدر او را تعیید کرده است آنها از او پرسیدند وظیفه ما چیست؟

[6] چطور می توانیم کارهایی را که خدا از ما می خواهد انجام دهیم؟

[7] ایسا به ایشان پاسخ داد آن کاری که خدا از شما می خواهد این است که به کسی که فرستاده است ایمان بیاورید موسیقی نجات از سوی خداوند ما چون که او خدا بنده و اما تفسیر این آیات آیه 16 و 17 او رو به زور برده پادشاه سازند جدا شد و تنها به کوهستان رفت تا دعا کند شاگردان که به امر ایسا به طرف دیگر دریا جلیل روانه شده بودند به امید رسیدن استاد خود قایق را می راندند هوا تاریک شده بود اما ایسا هنوز پیش آنها بر نگشته بود آیه 18.

[8] باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و دریا توفانی شد.

[9] شاگردان شب سختی داشتند.

[10] یقیناً آنها می دانستند توفانی که به طور ناگهانی در دریا جلیل آغاز گردد چقدر خطرناک می باشند.

[11] حرکت کرده بودند اما توفان غیر منتظره در دریا شروع شد احتمالا شاگردان سؤالات زیادی در دل خود داشتند ایسا نفقط تاج و تخت پادشاهی رو رد کرده بود بلکه آنها را به تنهایی به دریا فرستاده و حالا توفان هم آغاز شده بود آیه 19، 20 و 21 وقتی در حدود یک فرسنگ جلو رفتند ایسا رو دیدند که بر روی آب قدم می زند و به طرف قایق می آید.

[12] آنها ترسیدند اما ایسا به آنها گفت من هستم نترسید.

[13] می خواستند او رو به داخل قایق بیاورند.

[14] ولی قایق به زودی به مقصد رسید شاگردان با وجود توفان حدود شیش کلومتر جلو رفتند آنها تا نزدیکی های صبح با انواج دریا کشمکش می نمودند و با زحمت زیاد پارو می زدند آنگاه ایسا قدم زنان در روی آب به طرف آنها رفت وقتی شاگردان او رو دیدند که روی دریا راه می رود خیال کردند که یک شبه هست و فریاد می زدند چون همه او را دیده و ترسیده بودند اما ایسا به آنها فرمود من هستم نترسید می خواستن او را به داخل قایق بیاورند ولی قایق به زودی به مقصد رسید قایقی که شاگردان دران سوار بودن به مجموعه ایمانداران مسیح یا همان کلیسای خداوند شباهت دارد بسیاری از اوقات بادهای مخالف به این قایق میوزد و آن را در معرز خطر قرار میدهد اما ایسای مسیح رأس کل کلیسا که مافوق هر سلطه و اقتدار و قدرت و پادشاهی و هر مقام دیگر می باشد با یک اشاره خود سخترین توفانها را آرام می سازد و کلیسای خود را حفظ می کند کلیسایی که بدن اوست و تمام وجود او در آن حضور دارد در این حال او تمام کائنات را با حضور خود پر می سازد مسیح زنده و مقتدر پیوسته با ایمانداران خود می باشد و آنها را از توفانها سربلند بیرون می آورد و به سلامت به مقصد می رساند آیه 22 23 و 24 فصل 6 انجیل یوهنه روز بعد مردمی که در کناره دیگر دریا استاده بودند، دیدند که به جز همان قایقی که شاگردان سوار شده بودند، قایق دیگری درانجا نبود و ایسا هم سوار آن نشده بود، بلکه شاگردان بدون ایسا رفته بودند.

[15] به نزدیکی همان محلی که خداوند نانها رو برکت داده بود و مردم خورده بودند رسیدند وقتی مردم دیدند که ایسا و شاگردانش درانجا نیستند سوار این قایق ها شده در جستجوی ایسا به کفرناهم رفتند مردم در جستجوی ایسا بودند و میخواستند او رو پیدا کنند آنها نمی دانستن ایسا کجاست و ظاهرن نمی توانستن تصور کنند که او خود را به طرف دیگر دریا رسانیده باشند.

[16] بالاخره آنها سوار قایق ها شده در جستجوی ایسا به کفرناهم رفتند.

[17] بیست و پنج، بیست و شش و بیست و هفت همین که او را در آن طرف دریا پیدا کردند به او گفتند ای استاد کهی به اینجا آمدی؟

[18] ایسا پاسخ داد یقین بدانید به علت معجزاتی که دیده اید نیست که به دنبال من آمده اید بلکه به خاطر نانی که خوردید و سیر شدید برای خوراک فانی تلاش نکنید بلکه برای خوراکی که تا حیات جاودان باقی می ماند یعنی خوراکی که پسر انسان به شما خواهد داد زیرا که پدر او را تعیید کرده است وقتی مردم ایسا رو یافتند و او گفتند ای اصداد کهی به اینجا آمدی؟

[19] احتمالاً مقصود آنها از تره سؤال این بوده که میخواستن بدانن چطور ایسا به آنجا آمده بود.

[20] آنها ایسا رو استاد صدا کردن.

[21] زیرا میدانستن او معلمی بزرگ میباشد.

[22] ولی چون نمیخواستن به او ایمان آورند، طبعاً نمیتوانستن.

[23] علوهیت کامل او را درک کنند.

[24] آنها به اهمیت معجزات ایسا پی نبرده و هدف از انجام این معجزات رو نیز درک نکرده بودند.

[25] قصد آن مردم این بود که ایسا را پادشاه سازند و هر روز بتوانند نان مجانی دریافت کند.

[26] انگیزه آنها کاملا مادی و کوشش آنان فقط برای به دست آوردن خوراک فانی بود به همین دلیل ایسا به آنها فرمود یقین بدانید به علت معجزاتی که دیده اید نیست که به دنبال من آمده اید بلکه به خاطر نانی که خوردید و سیر شدید ایسا مایل بود خوراکی به آنان بدهد که تا زندگی جاودان باقی می ماند بلی آنها این خوراک را نمی تلبیدند آن مردم از نظر روحانی گرستنه نبودند و فقط به مادیات فکر می کردند ایشان حاضر نبودند خود را به مسیح تسلیم کنند و به پادشاهی خدا وارد شدند آنها نان مادی را به مسیح که نان زنده بود ترجیح می دادند پسر انسان و به موجب پیشگوی پیامبران مسیح معود می باشد مهر تعیید پدر آسمانی خود را دارد او که از ازل با خدا بود به جهان آمد تا به جهانیان خوراک غیر فانی عطا کند آیه بیست و هشت و بیست و نو آنها از او پرسیدند وزیفه ما چیست؟

[27] چطور میتوانیم کارهایی را که خدا از ما میخواهد انجام دهیم؟

[28] ایسا به ایشان پاسخ داد آن کاری که خدا از شما میخواهد این است که به کسی که فرستاده است ایمان بیا برید مردم پرسیدند چطور میتوانیم کارهایی را که خدا از ما میخواهد انجام دهیم؟

[29] آنها فکر می کردن با انجام دادن یک سری اعمال می توانند خدا را خوشنود سازند.

[30] در حالی که انجام فرایز مذهبی باعث نمی گردند که شخص نجات یابد و زندگی جاودان دریافت نماید.

[31] غیره در نظر اده از مردم وسائلی برای به دست آوردن حیات جافدان هستند اما به موجب کلام خدا حیات جافدان نعمتیست از جانب خدا که به متحدین مسیح بخشیده می شود حیات که برترین تجربه انسان می باشد شامل همه برکاتیست که به وسیله نجات به ایمانداران مسیح عطا می شود به همین دلیل ایسا به مردم پاسخ داد آن کاری که خدا از شما می خواهد این است که به کسی که فرستاده است ایمان بیاورید اگر شخصی ادعا می کند که به خدا ایمان دارد باید به ایسای مسیح نیز ایمان داشته باشد و خود را به او تسلیم نماید وقتی یک نفر به مسیح اعتماد می کند در حقیقت به خدا و کلام جاودانیش اعتماد می نماید زیرا کلام خدا می فرماید در هیچ کس دیگر رستگاری نیست و در زیر آسمان هیچ نامی جز نام ایسا به مردم عطا نشده است تا به وسیله آن نجات یابیم زیرا مزدی که گناه می دهد موت است اما خدا به کسانی که با خداوند ما مسیح ایسا متحد هستند حیات جاودان می بخشد حاسخ ایسا به همه کسانی که می پرسند چطور می توانیم کارهایی را که خدا از ما می خواهد انجام دهیم همان است که او دران روز به مردم فرمود آن کاری که خدا از شما می خواهد این است که به کسی که فرستاده است ایمان بیاورید اگر کسی این کار را انجام دهد و به مسیح اعتماد نماید آنگاه قادر خواهد بود با بینش روحانی کارهای دیگر ایرانیز که خدا از او می خواهد انجام دهد ایمان به مسیح مانند ریشه گیاهیست که از آن تمام میبه های نیکو پدید می آید شنونده گرامی آیا مایلی کاری را که خدا از تو می خواهد انجام دهی آیا مایلی همه برکاتی را که به وسیله نجات به ایمانداران مسیح بخشیده می شود دریافت کنین همین حالا به مسیح اعتماد کن و او را به عنوان یگان نجات دهنده خود بپذیر زیرا هر که به خداوند روی آورد نجات خواهد یافت محبت خداوندم بس از این مست و شیری محبت خداوندم بین از این رو دل نشین محبتش محبتش بخشد و میدو حیات محبتش محبتش دهت نبیده نجات محبتش محبتش بخشد و میدو حیات محبتش محبتش دهت عوید نجات محبت خداوندم تبدیل کند جانها را بینم محبت خدا برسری به جلجتها محبت خداوندم محبتش محبتش بخشد و میدو حیات محبتش محبتش محبتش دهت نبیده نجات محبت خداوندم چه پر جلال و زیبا محبت خدا بندم مجد سلح و صفا محبت خدا بندم چه پر جلال و زیبا محبت خدا بندم مجد سلح و صفا محبتش محبتش محبا تبش دهت نبیده نجا محبا تبش محبا تبش بخش دومی دوهایات محبا تبش دهت نبیده نجا محبا تبش محبا تبش بخش دومی دوهایات محبتش دهد نویده نجات محبتش مخشد امید و حیات محبتش دهد نویده نجات در برنامه آینده آیات دیگری از فصل ششم انجیل یوهننا رو برای شما تفسیر خواهیم کرد